Thursday, June 29, 2006
...
يه روز يه باغبوني
يه مرد آسمني
نهالي كاشت ميون
باغچه مهربوني

مي‌گفت سفر كه رفتم
يه روز روزگاري
اين بوته ياس من
مي‌مونه يادگاري

هر روز غروب عطر ياس
تو كوچه‌ها مي‌پيچيد
ميون كوچه باغ‌ها
بوي خدا مي‌پيچيد

اونايي كه نداشتند
از خوبي‌ها نشونه
ديدند كه خوبي ياس
باعث زشتيشونه

عابرهاي بي احساس
پا گذاشتن روي ياس
ساقه‌هاشو شكستن
آدماي ناسپاس

ياس جوون برگمون
تكيه زدش به ديوار
خواست بزنه جوونه
اما سراومد بهار

يه باغبون ديگه
شبونه ياسو برداشت
پنهون زنا محرما
تو باغ ديگه‌اي كاشت

هزار سال كوچه‌ها
پر ميشه از عطر ياس
اما مكان او گل مونده هنوز ناشناس...

Sunday, June 25, 2006
آرژانتين...
اين آرژانتين جون به سرمون كرد تا برد؛ دَم مكسي رودريگز گرم با اون گل استثنايي‌ش. از حق نگذريم، خدايش مكزيك هم خوب بازي ‌كرد. ولي نكته منفي داوري بازي‌هاي آرژانتين اين كه، تو هر بازي يك گلش رو به نا حق مردود اعلام مي‌كنند. تو اين دوره(به غيراز بازي ساحل عاج كه نديدم)، براي بار دوم بود كه گل آرژانتين به اشتباه آفسايد اعلام شد. يك بار كرسپو، واين بارهم گل لحظات پاياني ليونل مسي. از قرار معلوم آرژانتين مثل دوره‌هاي قبل، بعلاوه تيم حريف، با داوري هم بايد بجنگد. و حالا آلمان - آرژانتين. وقت انتقام فينال جام‌جهاني نود ايتاليا فرا رسيده و آلماني‌ها بايد تاوان حق‌كشي و اون پنالتي ناحق رو تو كشور خودشون بدهند.

Wednesday, June 21, 2006
...
خوبه ديگه! شب مي‌خوابي صبح پا ميشي مي‌بيني چندجا ديگه هم فيلتر شد. بسلامتي و ميمنت در يك وبگردي ده دقيقه‌اي به اين نتيجه مي‌رسم كه پرستو و كسوف هم فيلتر شد.
كاش فوتباليست‌هاي تيم ملي به اين نتيجه برسند كه به خاطر دل مردم هم كه شده امروز بايد برنده باشند، حتي اگر آنگولا مثل آرژانتين يا برزيل بازي كند.
اين رفيق بامرام ما يه چيزي نوشته كه از نظر من ارزش خواندن و يك مقدار تفكر رو داره، شما رو نمي‌دونم.

Monday, June 19, 2006
شكستن اسطوره...
فعلآ قصد نداشتم در مورد بازيهاي ايران در جام‌جهاني چيزي بنويسم. ولي يك چيزي كه مدت‌هاست ناراحتم مي‌كنه، باعث شد كه زودتر بنويسم. تا به حال به اين اس‌ام‌اس‌هايي كه بعد از هر اتفاق مهمي كه رخ مي‌دهد توجه كرديد؟ يكي رئيس جمهور ميشه، يك هواپيما سقوط مي‌كنه، يك كاركاتور كشيده مي‌كشه، و يك نفر كه به نظر بعضي‌ها نبايد تو جام‌جهاني بازي مي‌كرده، حالا بازي كرده. وغيره... اگر به مضمون همه اين اس‌ام‌اس‌هايي كه در باب اين موارد است توجه كنيد، مي‌بينيد كه همه به اين دست مسائل خيلي‌خيلي ساده نگاه مي‌كنند. سوال اينجاست كه چرا ملت ما نسبت به همه مسائل سطحي‌نگر هستند؟‌ چرا اكثرآ به اين فكرند كه، چيزي رو سوژه كنند و به‌ش بخندند؟! چرا بدنبال واقعيات نيستيم؟ به نظر من يكي از دلايل عدم پيشرفت ما، يا حداقل كند بودن پيشرفت ما همين سطحي‌نگري ماست.
در اندازه‌اي نيستم كه در مورد خيلي مسائل نظر كارشناسي بدهم، ولي آنقدر فوتبال بازي كرده و ديده‌ام و فوتبال مي‌فهمم كه بايد اين پست را مي‌نوشتم. اين را هم بگويم كه علي دايي آنقدر كارنامه روشني دارد و آنقدر بزرگ است كه نيازي به حمايت من ندارد. ولي بعضي از واقعيت‌ها بايد گفته شود. بعد ازاولين بازي ايران در جام‌جهاني تا به الان، كلي اس‌ام‌اس عليه علي دايي خوانده يا شنيده‌ام. تاسف مي‌خورم وقتي مي‌بينم كه اسطوره فوتبال ايران، اينچنين مورد كم لطفي قرار گرفته است. فوتبال ما آنقدر مشكل دارد كه بازي كردن يا نكردن علي دايي در آن گم مي‌شود. ازعدم امكانات ورزشي و مالي گرفته تا مشكلات مديريتي. تازه از اين باب هم كه بگذريم، در فوتبالمان آنقدر ضعف وجود دارد كه نبايد توقع بيشتري نسبت به چيزي كه مي‌بينم داشته باشيم. بزرگترين مشكل ما در جام‌جهاني ضعف بدني بازيكنان بود. تحليل قواي جسماني بازيكنان از دقيقه شصت به بعد به وضوح مشخص بود. بعد از آن عدم اتخاذ يك تاكتيك مناسب و ضعف در اجراي برنامه‌هاي تاكتيكي. و اينكه ما به هيچ‌وجه نتوانستيم از سه تعويض خود در دو بازي بهره‌اي ببريم. چون يا دير تعويض كرديم و يا تعويضمان اشتباه بود. با اين‌ همه‌ اختلاف‌ بين‌ سازمان‌ ورزش‌ و فدراسيون‌ فوتبال‌ و شايعاتى‌ که‌ حکايت‌ از اختلافات‌ درون‌ تيمى‌ بين‌ اعضاى‌ تيم‌ملى‌ در آلمان‌ دارد چرا بايد متوقع‌ صعود باشيم. واين بود گوشه‌اي از معضلات فوتبال. و حالا بياييم كلاه خود را قاضي كنيم، آيا مقصر و مسبب تمام اين مشكلات علي دايي است؟ ما بدون علي دايي هم در جام‌جهاني باختيم تا ثابت شود كه مشكل فوتبال ما علي دايي نيست. خداحافظى‌ تيم‌ملى‌ با جام‌جهانى‌ بدون‌ على‌ دايى‌ خيلى‌ تلخ‌تر بود چون‌ اسطوره‌ فوتبال‌ خود را هم‌ شکستيم.

Tuesday, June 06, 2006
برنامه کامل بازی‌ها...
یکی از دوستان زحمت کشید و برنامه کامل بازی‌های جام جهانی رو تنظیم کرد وبرای من فرستاد. هر کس در مورد زمان بازی‌ها اطلاعات می‌خواد، به اینجا مراجعه کند.

Monday, June 05, 2006
تخته‌نرد...
همیشه از یاد گرفتن تخته‌نرد فراری بودم، تا اینکه دیروز به لطف شوهر خاله عزیز این بازی رو یاد گرفتم. الان دقیقآ بیست‌وچهار ساعت که هر کس که به پستم می‌خورد رو خفت می‌کنم که با من تخته بازی کنه...خداییش بازی شیرینیست.

Friday, June 02, 2006
...
عجب جای باحالیه این me.com ، فکر می‌کنم برای همه دوستانم دعوتنامه فرستاده‌‌م، ولی هر کس می‌خواد ایمیلش رو بده من در خدمتم.
پ.ن: فکر می‌کنم امروز وفرداست که فیلترش کنند.

Thursday, June 01, 2006
زادروز...
بیست و پنج سالگی هم مثل برق و باد گذشت. سرعت گذشت زمان برایم غیر قابل باور است. اصلآ انگار همین دیروز بود که پست تولد بیست و پنج سالگی‌م را اینجا گذاشتم. خوب یا بد، درهر صورت بیست و شش سالگی از امروز آغاز شد.