Tuesday, May 31, 2005
جشن تولد...
بر اساس شواهد و نسخ موجود، اینجانب امشب بیست و پنجمین سالروز تولد خود را جشن گرفتم.
بر همین اساس، "چرا" عروسک و شاعر پرآوازهء معاصر در دیوان اشعار خود در وصف این شب اینچنین سروده است:

تولد تولد، تولدت مبارک
تولدت مبارک مبارک مبارک
تولدت مبارک

رو سگف این اتاگت، یه عالمه ستاره، می خوایم تولدت رو جشن بگیریم دوباره
فشفشه های روشن بادکنکای رنگی، همگی با هم می خونیم آخه تو چگده گشنگی، آخه تو چگده گشنگی

چگده گشنگی اَه، از همه رنگی اَه، لپتو بچشم اَه، بچه ی گشنگم اَه
هوشدورودو هوشدورودو، هوشدورودو هوشدورودو

حرف منو گوش کن، فوت کن فوت کن فوت کن شمعارو خاموش کن
فوت کن فوت کن فوت کن شمعارو خاموش کن...

پ . ن: فقط برای اینکه چیزی نوشته باشم، این پست رو گذاشتم، خداییش خیلی بی مزه بود، شما دیگه ضایع ام نکنید.

<< صفحه‌ی اصلی