Friday, December 31, 2004
پز دادن...
خدایش زور نداره این همه وبلاگ نویس با اون ایده بمب گوگلی زحمت بکشند، انوقت صدا و سیما پزش رو بده؟!!!

2005...
سال جدید میلادی بر همه دوستان مبارک باد...
مسیح:
من تاک حقیقی هستم، وپدرم باغبان است. او هر شاخه ای که میوه ندهد، میبرد و شاخه هایی را که میوه میدهند، اصلاح میکند تا میوه بیشتری دهند...

Thursday, December 30, 2004
برای حسین درخشان...
قبل از شروع این پست باید به یه نکته اشاره کنم که من نه با این مطلب دوست دارم خودم رو خیلی فهمیده نشون بدم و یا اینکه بخوام به عقاید دیگران بی احترامی کنم، فقط قصدم رسیدن به یک جواب منطقیست.
اصولآ هم این معتقدم که وبلاگ نویسی یه امر کاملآ شخصی و خصوصیست، و هر کس در چهارچوب عقاید خاص خودش چیزهایی برای نوشتن دارد.
ولی اوصولآ آدمی هستم که بعضی از حرفها تو مخم همچین بگی نگی جایی نداره، دلیلش هم اینکه پشت این عقاید استدلال درستی نمیبینم.
با این تفاسیر میرسم به مطلب حسین خان درخشان در مورد حسین رضازاده...
ایشون فرمودند: آقا اگر من از وزنه‌برداری خوشم نیایم و نخواهم کشورم قهرمان بلامنازع بی‌مغزترین ورزش دنیا باشد، چه کسی را باید ببینم؟ رضازاده خیلی بچه‌های باحال و دوست‌داشتنی است، ولی من از این ورزش بدم می‌آید و نمی‌خواهم یک ایرانی، هر چقدر شایسته و دوست داشتنی، در آن از همه‌ی دنیا بالاتر باشد. می‌گویید چکار کنم؟
از همه بامزه‌تر این است که از آدم می‌خواهند با اینترنت، ذهنی‌ترین اختراع دنیا، به وزنه‌برداری، کم نیازترین ورزش دنیا به ذهن، رای دهی. لطفا دور من را خط بکشید.
نکات مبهم قضیه:
نمی‌خواهم یک ایرانی، هر چقدر شایسته و دوست داشتنی، در آن از همه‌ی دنیا بالاتر باشد.
حسین عزیز: هر چقدر فکر کردم که چرا شما این حرف رو زدی به نتیجه ای نرسیدم، مگر نه اینکه در تمام جهان میلیاردها دلار وکلی وقت صرف این میشود که کشورها در هر مقوله ای اعم از ورزش، هنر، علم وصنعت وحتی مسائل فرهنگی و اجتماعی در بالاترین سطح جهان قرار بگیرند و حاکم بلامنازع در دنیا باشند.
البته درست که این حرکت کار زیاد بزرگی نیست، ولی اعتقاد بنده همیشه بر این منوال بوده است که تحولات بزرگ از کارهای کوچک سرچشمه میگیرد، پس نباید فرصت رو از دست داد، آنهم فقط بخاطر اینکه دوست ندارید!!!
از همه بامزه‌تر این است که از آدم می‌خواهند با اینترنت، ذهنی‌ترین اختراع دنیا، به وزنه‌برداری، کم نیازترین ورزش دنیا به ذهن، رای دهی.
حسین جان: این درست که گفتی دنیای اینترنت ذهنی ترین اختراع دنیاست، ولی از نظر بنده وزنه برداری کم نیازترین ورزش دنیا به ذهن نیست.
برای گفته ام دلیل هم دارم و استدلالم اینکه: اگر شما یک بار وزنه برداری رو بصورت جدی دیده باشید، به این مسئله پی میبردید که در وزنه برداری پانصد گرم هم خیلی ارزشمند بشمار میرود. چون در المپیک قهرمانانی بوده اند که پانزده تا بیست کیلوگرم زیر رکورد سابقشون وزنه زدند و این فقط به زور و توانی ورزشکار برنمیگردد و ذهن فعال و ششدانگ و رسا و تمرکز کافی روی سیستم عصبی در این ورزش بسیار موثر است.

با احترام: دوست دار شما امیرحسین

نکته 1: بازم میگم فقط دوست دارم قانع شم...
نکته 2: برای نوشته های حسین خیلی احترام قائلم...
و نکته آخر: امیدوارم حسین این مطلب رو بخواند...

خل شدم...
دیگه این جمله:

!TISH SITE HAS BEEN FILTERED

خلم کرده!!!

Wednesday, December 29, 2004
رابطه عشق و دیوانگی...
در زمانهاي بسيار قديم وقتي هنوز پاي بشر به زمين نرسيده بود، فضيلت ها وتباهي ها در همه جا شناور بودند،آنها از بيكاري خسته و كسل شده بودند. روزي همه فضايل وتباهي ها دور هم حمع شدند خسته تر و كسل تر از هميشه. ناگهان ذكاوت ايستاد و گفت: "بياييد يك بازي بكنيم مثلا قايم باشك" همه از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا فرياد زد من چشم مي گذارم من چشم مي گذارم. و از آنجايي كه هيچ كس نمي خواست به دنبال ديوانگي بگردد همه قبول كردند او چشم بگذارد و به دنبالِ آنها بگردد. ديوانگي جلوي درختي رفت و چشمهايش را بست و شروع كرد به شمردن..يك..دو..سه.. همه رفتند تا همه جايي پنهان شوند! لطافت خود را به شاخِ ماه آويزان كرد. خيانت داخل انبوهي از زباله پنهان شد. اصالت در ميانِ ابرها مخفي گشت. هوس به مركزِ زمين رفت. طمع داخلِ كيسه اي كه خودش دوخته بود مخفي شد. و ديوانگي مشغولِ شمردن بود، هفتاد و نه...هشتاد..هشتاد و يك همه پنهان شده بودند به جز عشق كه همواره مردد بود و نمي توانست تصميم بگيرد. و جاي تعجب هم نيست چون همه مي دانيم پنهان كردنِ عشق مشكل است. در همين حال ديوانگي به پايانِ شمارش ميرسيد. نود و پنج..نود و شش..نود و هفت. هنگامي كه ديوانگي به صد رسيد عشق پريد و در بينِ يك بوته گلِ رز پنهان شد. ديوانگي فرياد زد دارم ميام. و اولين كسي را كه پيدا كرد تنبلي بود، زيرا تنبلي، تنبلي اش آمده بود جايي پنهان شود و لطافت را يافت كه به شاخِ ماه آويزان بود. دروغ تهِ درياچه،هوس در مركزِ زمين، يكي يكي همه را پيدا كرد به جز عشق. او از يافتنِ عشق، نااميد شده بود. حسادت در گوشهايش زمزمه كرد، تو فقط بايد عشق را پيدا كني و او پشتِ بوته گل رز است. ديوانگي شاخه چنگك مانندي را از دزخت كند و با شدت و هيجانِ زياد آن را در بوته گلِ رز فرو كرد و دوباره و دوباره تا با صدايِ ناله اي متوقف شد. عشق از پشتِ بوته بيرون آمد با دستهايش صورت خود را پوشانده بود و از ميانِ انگشتانش قطراتِ خون بيرون ميزد. شاخه ها به چشمانِ عشق فرو رفته بودند و او نمي توانست جايي را ببيند. او كور شده بود. ديوانگي گفت: "من چه كردم من چه كردم، چگونه مي توانم تو را درمان كنم. عشق پاسخ داد: "تو نمي تواني مرا درمان كني اما اگر مي خواهي كاري بكني،راهنمايِ من شو." و اينگونه ...است كه از آن روز به بعد عشق كور است و ديوانگي همواره در كنارِ اوست...

نکته: یک خبر خوب شنیدم، همچین دارم بال در میارم...

Tuesday, December 28, 2004
حسین رضازاده...
داشتم یک وبگردی اساسی میکردم که رسیدم به وبلاگ علیرضا تمدن و مطلبش در مورد حسین رضازاده، درمورد انتخابش بعنوان بهترین وزنه بردار قرن.شدیدآ با ایده اش موافقم. انجام هم میدم شما هم اگر دوست دارید به این متن پائین دقت وعمل کنید، این دقیقآ کاری که باید انجام بدید...
حالا چه کار بايد کرد: اينجا می توانيد فرم را که به فرمت word هست دانلود کنيد. اين فرم آماده ارساله، چون من اسم رضازاده را در فرم نوشتم و شما نياز نيست که در آن هيچ چيزی اضافه کنيد. حالا اين فرم را Save as کنيد در هارد درايو خودتان. بعد فرم save شده را در يک ايميل attach کنيد و به اين آدرس aniko.nemeth.mora@iwfnet.net بفرستيد در متن نامه هم نياز نيست که چيزی بنويسيد. می توانيد برای عنوان نامه بنويسيد Vote for the Best Lifters of the Century . بعد هم روی Send کليک کنيد و خلاص. يادتون باشه که فقط تا ۳۱ دسامبر فرصت داريد پس لطفا نگذاريد دم آخر و عجله کنيد.

Monday, December 27, 2004
بازهم خدایا شکرت...
و پالس پنج روزه کورتن نیز به اتمام رسید...

Thursday, December 23, 2004
و تو...
تنهایم و بی کسم...
مانده و رانده ام...
و توئی تنها خورشید خانه دلم...

حرفهای گنده گنده
تطابق، زندانبان آزادی و دشمن رشد است. "جان اف کندی"
انسان خلاصه ای از آنچه داشته نیست، بلکه خلاصه ای است از آنچه هنوز به آن نرسیده، خلاصه ای از آنچه که میتواند داشته باشد. "پل سارتر"
باید در زندگی چیزی بیشتر از داشتن همه چیز وجود داشته باشد. "موریس سنداک"
شادی نه نیکی است نه لذت، نه این و نه آن، بلکه شادی فقط وفقط پیشرفت است. هنگام پیشرفت هست که ما شاد هستیم. "ویلیام باتلر ییتز"

Tuesday, December 21, 2004
شب یلدا...
تو این جور شبهاست که به وضوح جای خالی پدر بزرگ و مادر بزرگم رو حس میکنم...

Monday, December 20, 2004
امان از دست زنها...
زنان سوژه ضرب‌المثل‌هاي متعددي هستند و اين مطلب تنها مربوط به ايران نيست. نگاهي داريم به چند ضرب المثل درباره زنان از کشور‌هاي مختلف جهان:
انگليسي: زن شري است مورد نياز. زن فقط يک چيز را پنهان نگاه مي‌دارد آنهم چيزي است که نمي‌داند.
هلندي: وقتي زن خوب در خانه باشد، خوشي از در و ديوار مي ريزد.
استوني: از خاندان ثروتمند اسب بخر و از خانواده فقير زن بگير.
فرانسوي: آنچه را زن بخواهد، خدا خواسته است. انتخاب زن و هندوانه مشکل است. بدون زن، مرد موجودي خشن و نخراشيده بود.
آلماني:کاري را که شيطان از عهده بر نيايد زن انجام مي‌دهد. وقتي زني مي‌ميرد يک فقته از دنيا کم مي‌شود. کسي که زن ثروتمند بگيرد آزادي خود را فروخته است. آنکه را خدا زن داد، صبر همه داده. گريه زن، دزدانه خنديدن است.
يوناني: شرهاي سه‌گانه عبارتند از: آتش، طوفان، زن. براي مردم مهم نيست که زن بگيرد يا نگيرد، زيرا در هر دو صورت پشيمان خواهد شد.
گرجي‌ها: اسلحه زن اشک اوست.
ايتاليايي: اگر زن گناه کرد، شوهرش معصوم نيست. زناشويي را ستايش کن اما زن نگير.
منبع: ستاره سرخ

Sunday, December 19, 2004
بيمارستان خونگي.....
خواستم در مورد احوالاتم یه جمله بنویسم، یادم افتاد تو آرشیو وبلاگ قبلی در موردش حرف زدم. اگه طالبید اینجا رو بخونید، همه چیز دست گیرتون میشه...

Thursday, December 16, 2004
اندر حکایت آفلاین ها...
ای دی "داشاق آندر لاین آچیق" رو اد نکن، چون ممکنه اوووف شی...شماره شناسنامه وتاریخ تولد خودت و هفت جد و آبادت رو پشت این شماره های ما بنویس و send to all کن...عکس ننه بزرگ مرحومت رو بکش و پشت عکس بابا بزرگ از دنیا رفته من اگه زحمتی نیست بذار و مجددآ send to all کن...و غیره...لطفآ یکی به من بگه جریان اینجور آفلاین ها چیه؟!
نکته: قصد تمسخر کردن هیچ کس رو نداشتم و فقط حس نکته سنجیم گل کرده بود، حقیقتآ هم تا به حال به هیچ کدومش عمل نکردم، پرسیدم بدونم اگه خوبه و توش چیزی نصیبمون میشه ما هم بی نصیب نمونیم...

Wednesday, December 15, 2004
سمينار يك روزه
سمينار يك روزه بررسي آسيب هاي نخاعي امروز در مجتمع بهزيستي توانبخشي كرج برگزار شد، براي اولين بار بود كه همچين مراسمي شركت ميكردم. هدف اين سميناربررسي افرادي كه به هر دليل دچار ضايعات نخاعي شده بودند را شامل ميشد، معاينات نورولوژي، اورولوژي، داخلي، روان شناسي و چشم پزشكي و آزمايشات از بيماران از اهداف اين سمينار بود.
در حاشيه:
محيط شادي كه براي بيماران فراهم شده بود و استفاده از پزشكان مجرب و همچنين سرويس رايگان و پذيرايي مفصل از نكات قابل توجه اين سمينار بود.
نكته:
امروز با ديدن افرادي كه از معلوليت رنج ميبردند، فقط گفتم خدايا شكرت، هر چي باشه من با پاهاي خودم آمدم اينجا...مطمئن باشيد هيچ چيزي بالاتر از سلامتي نيست...

Monday, December 13, 2004
تلگرافی...
جدیدآ پیش بینییام همچین خفن درست از آب در میاد...این شما و این هم جزیره دور افتاده، مهدی دوست دارم...بازی رئال مادرید و سوسیداد در حالی که تا دقیقه 86، 1-1 مساوی دنبال میشد، بدلیل تماس مشکوک تلفنی نیمه تمام باقی ماند(میگن تو ورزشگاه اوف کار گذاشتند)...

Saturday, December 04, 2004
bad bakhti
kalagh par, gonjeshk par, hard disk e manam parpar

Wednesday, December 01, 2004
ایول داره...
این باعث تاسف که تو یه مملکت به این بزرگی چندتا مسئول پیدا نمیشه که در مورد مسئله به این مهمی(خلیج فارس) فقط اظهار نظر کنه، گرفتن حق ایران و ایرانی جماعت پیشکش آقایون، درعوض چندتا وبلاگ نویس یک سری هکرمیخوان از حقی که ضایع شده جلوگیری کنند، واقعآ تاسف برانگیز لست...
دم همه اونایی که تو این مسئله جای آقایون کله گنده پیش قدم شدند گرم که خبر بی.بی.سی انگلیسی درباره بمباران گوگلی برای خلیج فارس بدجوری ترکونده...